پروژه «اطلس تاریخ اسلام»
تدوین تاریخ، ترسیم حیات و فرهنگ یک ملت است.
در این رهگذر، زمینههای پیدایش، بستر حرکت، عوامل و موانع آن پدیدهها و حوادث، علل انحطاط یا تعالی، تأثیر و تأثّرها، چگونگی روابط و دیگر شؤون و مظاهر زندگی، نیز فرهنگ و سرگذشت آن جامعه بهدست یک تاریخنگار نگاشته شده و در معرض مطالعه اندیشمندان قرار می گیرد.
این کار از دیدگاه علمی، امری ارزشمند است؛ امّا در این میان دو نکته نکاتی اهمیت ویژهای دارد:
۱٫ چگونگی ارتباط مخاطبان با محصول تاریخی نگاشته شده.
۲٫ چگونگی ارتباط مورّخان با تاریخی که آن را مینگارند.
گاه میان مطالعهکننده تاریخ یا مورّخ با موضوع تاریخی نگاشتهشده، ارتباط و علاقه قلبی کمتری وجود دارد؛ مانند کاوشگری که تاریخ انسانهای آغازین را میکاود.
گاه به عکس، میان گزارش تاریخی و مخاطب، علاقهای وجود دارد؛ در این صورت، با توجه به نوع اين ارتباط، و چگونگی دسترسی وی به منابع و متون معتبر و بررسی فراگیر و همه سویه نوشتههای تاريخی، به حقيقت و واقعيت نزديک گشته و يا با آن فاصله پيدا میکند که در نتیجه، تحریف تاريخ را در پی خواهد داشت.
در این حالت، تفاوت نمی کند که ميان تاريخخوانان و کسانی که تاريخشان نگاشته شده، در مبانی اعتقادی و فکری و فرهنگی و جغرافيايی وجه اشتراکی وجود دارد يا خير.
آنچه مایه ارتباط قلبی و علاقه درونی مخاطبان با تاريخ نگاران میشود، تناسب موضوع تاريخی با فطرت انسانی آنهاست و تاريخ اسلام و پيامبران و رهبران الهی نمود روشن آن به شمار می آيد؛ زیرا:
۱ـ اسلام آخرين، بزرگترين و کامل ترين دين الهی است.
۲ـ اسلام با آوردن قوانين پیشرفته، همواره نقش خود را در هدايت و سعادت مسلمانان حفظ کرده است.
بر این اساس و به دلیل گستردگی سياسی و فرهنگی مطالب، تاريخ اسلام، مورّخان متعددی از مسلمانان و غير مسلمانان را به خود جلب کرده و آنان را به سوی تاريخنويسی کشانده است. پس در آنچه به نام تاريخ اسلام از سوی مغرضان، بهویژه نويسندگان نامسلمان ارائه می شود، بايد با ديده دقت و احتياط نگريسته شود. چه بسيار يکسونگریها و کاستیها يا تعريفهایی را در اين نوع آثار میتوان ديد.
بر تاریخنگاران مسلمان بايسته است که پژوهشهای دقيق و مستند به کتب اصيل تاريخی را با اشراف و تسلط بر معارف قرآن و روايات پيامبر خدا(ص) و جانشينان راستین به فرجام برسانند.
تاریخ
«تاريخ» در لغت به معنای زمان است که به تدریج در تعيين زمان رويدادها به کار رفته است. اين واژه در قرآن و احاديث به کار نرفته است. خاستگاه پیدایی اين کلمه سده دوم بوده و از آن پس رواج پيدا کرده است.
درباره ريشه و اشتقاق آن ميان لغتدانان اختلاف نظر هست. ابوسعيد عبدالملک بن قريب اصمعی آن را واژهای عربی و مادّه آن اَرَخ (بنابر قول قيسیها)یا وَرَخ (تميمیها و ديگر عرب) دانسته است.
از سوی دیگر به گفته جواليقی اين واژه ريشه عربی ندارد و مسلمانان آن را از اهل کتاب گرفتهاند.
به نوشته دیگر لغتدانان، به احتمال فراوان از ريشه اَرَخ يا وَرَخ زبان سامی در يمن است؛ چون در سنگنوشتههای پيش از اسلام که در جنوب عربستان پيدا شده، به معنای ماه قمری به کار رفته است.
تاريخ در اصطلاح، به دو گونه است:
۱٫ بحث و بررسی وقايع و حوادث روزگار که بدان تاريخ نقلی گویند.
۲٫ آگاهی از قواعد و سنن حاکم بر زندگی گذشتگان از طریق مطالعه و بررسی و تحليل حوادث و وقايع گذشته که آن را تاريخ علمی گويند.
تاريخ به معنای نخست، جزئی و نقلی است نه عقلی؛ علم به بودن است نه شدن و به گذشته تعلق دارد؛ اما تاريخ به معنای دوم، کلی و عقلی است نه نقلی؛ علم به شدن مبتنی بر آگاهی از بودن گذشتگان است. قرآن کريم بر پايه گزارشهای تاريخی پیامبران معيارهای راستین زندگی درست را آموزش میدهد:
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسول الله اُسْوَةٌ حَسَنةٌ. (احزاب/۲۱)
قَدْ کانَتْ لَکُمْ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبْراهيمَ وَ الذينَ مَعَهُ. (ممتحنه/۴)
نقلهای تاريخی را نمیتوان دربست پذيرفت؛ اما در تاريخ مسلّماتی هست که از بديهيّات علوم ديگر بهشمار میرود. و مورّخ با تکيه بر عقل و تجربه علمی خود، میتواند برخی گزارشها را در بوته نقد قرار داده و به نتيجه اطمينانآور برسد.
آری در نقل تاريخ، به مستندترين اسناد تکیه باید کرد که مخالفتی با عقل ندارد. انسان بر اساس آزادی، حاکم بر تاريخ است و نيز مسير آن را تعيين میکند. او بر مبنای فطرت و ساختار روحی و فکریاش، آزاد به دنيا آمده است و بر همين اساس رشد يافته و تاريخ را میسازد.
کوتاه سخن اینکه تاريخ دارای شخصيت و طبيعت برآمده از ترکيب شخصيتهای فردی انسانهاست و در ساختارش تکاملجوست؛ پس ماهيّت تاريخ شعوردار و علمی است.
فایده علم تاریخ
اگر علم را مباحث منظم درباره تصرفاتی بدانیم که در ظاهر طبيعت پديد می آيد، تاريخ نيز مفيد پژوهش است و یادگیری با وساطت پژوهش و معرفت از راه پژوهش را میرساند.
شاید بتوان گفت تاريخ، آگاهی از رویدادهایی است که از رهگذر زمان، به زندگانی جامعه انسانی مرتبط میشود.
تاريخ يک علم با گرايشهای گوناگون است که در آن کارهای گذشته جوامع انسانی، موضوع و محور بحث قرار می گيرد. در اين راستا کوشش میشود علل وضع قوانين و روابط حاکم و بروز حوادث اجتماعی يا رشد و انحطاط جوامع کشف گردد.
میتوان گفت انسان بالطبع تاريخ دوست است، و گرنه هيچ شريعت و فضايل و اخبار و حکاياتی از گذشتگان به آیندگان نمیرسيد.
بزرگترين فايده علم تاريخ آن است که مورّخ، از تاريخ جامعه و فرهنگ و سياست ديروز، معيارهايی میجويد برای بهبود احوال و اعمال امروز. به ديگر سخن، پندپذيری از گذشتگان، مهمترين فايده رویکردهای تاريخی است.
علم تاريخ، جايگاه والايی میان علوم ديگر دارد؛ چون از احوال امتهای گذشته ، عرف و باورها، اديان و حکومتها خبر میدهد، از اینرو ياور علم اخلاق و فقه است.
از اين رهگذر، هدف علم تاريخ نيز روشن شد که یافتن شیوههای درست زندگی از لابهلای گزارههای تاريخی شدنی است. شايد سبکهای زندگی متناسب با زمان و مکان مختلف باشد، ولی بديهی است که اهداف و روشهای حيات در طول تاريخ انسانی يکسان است.
پس تاريخ به بررسی احوال جوامع گذشته و تطوّر و شکوفايی و انحطاط و سقوط آنها میپردازد. از اینرو تاریخنگاران نیز دو گونهاند:
۱ـ سياسی؛ به پژوهش در حوادث سياسی مانند جنگها و اخبار شاهان و سلسلهها و دودمانها و سرگذشت آنان میپردازند.
۲ـ تمدّنی؛ به بررسی پیدایش نظامها و نهضتهای اجتماعی و اقتصادی و قیامهای فکری و دينی میپردازند.
جایگاه علم تاریخ در دستهبندی علوم
با آنکه تاريخنگاری بخش بزرگی از فرهنگ مکتوب عصر اسلامی را به خود اختصاص داده و با تکامل عمومی نهضت فکری و علمی در اسلام همداستانی داشته و از اندک دانشهايی است که هميشه زنده بوده، حکمای اسلامی سدههای نخستين، در طبقهبندی علوم، کمتر از آن نام بردهاند.
خوارزمی نخستین کسی است که تاريخ را در شاخهبندی علوم آورده است. وی در نيمه قرن چهارم هجری، اخبار (تاريخی) را در ۹ فصل و در باب ششم از مقاله اول در زمره علوم عربی و شريعت و در کنار فقه و کلام و نحو و کتابت قرار داده است.
ابنحزم اندلسی و امام فخر رازی و ديگران تا زمان ابنخلدون سخن خوارزمی را پسندیدهاند؛ امّا ابنخلدون با آنکه از مورّخان بزرگ است، تاريخ را از دو شاخه علوم نقلی و عقلی نمیداند.
در سده نهم چند تن از علمای بزرگ مصر مانند کافيجی (متوفای۸۶۷ هـ.ق) و سيوطی (در الشماريخ فی علم التاريخ) و سخاوی (در الاعلان بالتوبيخ لمنّ ذمّ التاريخ) به دفاع از تاريخ و تثبيت جايگاه آن ميان علوم دينی کوشیدهاند. به نوشته سخاوی اين عالمان تاريخ را نه ابزار محض بلکه تا حدودی همطراز علم حديث به شمار میآوردند.
تاریخ اسلام
عرب جاهلی رويدادهای مهم خويش را درباره تعصبات قومی و مفاخر و جنگهای قبيلهای با عنوان ايّام العرب حفظ میکرد و زبانبهزبان به نسلهای پسین انتقال میداد.
از سوی دیگر، با ترغيب آموزههای قرآنی و روایی، توجّه به تاريخ نهادينه شد. در بسياری از آيات سرگذشت پیامبران و نکاتی از زندگانی آنان آمده که مايه تأمّل و دقّت و آموزنده موعظه و حکمت است.
بر اين اساس، قرآن از جایگاه کتاب هدايت، سرگذشت انسان را از دريچه دعوت انبياء مینگرد و در اين رهگذر، از واژههايی مانند سُنّةالله و اَيّامالله و عِبْرَت، سِيَر و قَصَص یاد کرده است.
در حديث پيشوايان نيز از اين منظر به تاريخ اشاراتی شده است. مسلمانان تحت تأثير اين دستورالعملها نخست به نگارش نبردها و سيره پيامبر خدا(ص) پرداختند. اهلبيت آن حضرت نيز به شرح زندگی ایشان اهتمام جستند و اين تأکيدهای قرآنی و روايی مایه فزونی اقبال عمومی به زندگی رسول خدا(ص) و ياران بزرگوارش شد.
در سده سوم و پس از گذشت حدود دو قرن از تاريخنگاری خبری، مرحلهای نو پیش روی تاریخ گشوده شد. هيثم بن عَدیّ چهره برجسته اوايل سده سوم را بايد حلقه اتصال دو شيوه تاريخنگاری خبری و وقايعنگاری دانست.
در وقايعنگاری دوره اسلامی، رويدادهای گوناگون به صورت سالشمار يا براساس دوران حکومت خلفا شرح میشود. قديمیترين کتاب موجود از این دست، تاريخ خليفة بن خيّاط عُصْفری معروف به شباب (درگذشته ۲۴۰ هـ.ق) است.
در پی او، ابنقتيبه دينوری (درگذشته ۲۷۶ هـ.ق در المعارف و الامامة و السياسة) و بلاذری (درگذشته ۲۷۹ هـ.ق در فتوح البلدان) و ابناَعثَم کوفی (متوفّای ۳۱۴ در الفتوح) اين نوع تاريخنویسی را پيش بردند.
جغرافيا دانشی است كه از مختصّات جغرافیایی شکل حیات و مکانهای مختلف محیط طبیعی، آب و هوا، شرایط جوّی و رودها و کوهها و دریاها و بیابانها و جنگلها و جزایر و موقعیت طبیعی شهرها و سرزمینها، همچنین حیات گیاهی و جانوری سخن میگوید.
شاخههای علم جغرافیا:
۱٫ جغرافیای ریاضی؛ از شکل و حرکات زمین، فصول و اندازهگیری ابعاد زمین و نمایش آن به وسیله نقشههای جغرافیایی بحث میکند.
۲٫ جغرافیای طبیعی؛ درباره عوارض طبیعی و خارجی سطح زمین، توزیع خشکیها و اقیانوسها و دریاها و دگرگونی آنها، آب و هوا، پوشش گیاهی و جانوری گفتگو میکند.
۳٫ جغرافیای اقتصادی؛ درباره تولید و پخش و مصرف فرآوردههای کشاورزی و دامی و صنعتی بحث میشود. میتوان این بخش را جغرافیای بازرگانی نیز نام نهاد.
۴٫ جغرافیای سیاسی؛ از مرزهای جغرافیایی کشورها و روابط داخلی و بینالمللی و تشکیلات اداری و اجتماعی آنها سخن میگوید. در حقیقت، درباره زمین از جهت حکومت انسان بر آن و توزیع حاکمیّت بشری بحث میشود. در قرن بیستم از آن به ژئوپولتیک ( geopolitic ) یاد میشود.
۵٫ جغرافیای دیرینه؛ وضعیت پوسته زمین از نظر چینهشناسی و قرار گرفتن خشکیها و دریاها در روزگاران گذشته مشخص میکند. از شناخت توالی طبقات زمین در دورههای مختلف زمانی بحث میکند که با مطالعه آن به وقوع حوادث زمینشناسی آگاهی پیدا میشود. بنابراین، در علوم چینهشناسی و جغرافیای دیرینه، تاریخ زمین در زمان و مکان مطالعه میشود.
۶٫جغرافیای اقیانوسشناسی؛ بررسی علمی پدیدههایی است که اختصاص به اقیانوسها دارد و از دو دیدگاه بحث میکند:
أ. مطالعه فیزیکی که از شکل و ساختمان، ناهمواریهای کف و بستر، جریان و درجه حرارت و غلظت آب اقیانوسها گفتوگو میکند.
ب. مطالعه بیولوژیک که در آن، از حیات در اقیانوسها و زندگی حیوانی و گیاهی با توجه به محیط اقیانوسها بهگونه کامل بررسی میشود.
۷٫ جغرافیای تاریخی؛ در اینباره تعریف خاصی نیست، ولی میتوان گفت دانشی است که از تأثیر محیط جغرافیایی بر وقایع تاریخی، سیر تکامل دولتها و رهبران ملّت و امّتها، تغییرات مرزی و تاریخ اکتشافات جغرافیایی بحث میکند.
به دیگر سخن، جغرافیای تاریخ با بازسازی سلسله وقایع در محیطهای گذشته به شیوههای تصویری و نقشهای و ارائه جدولها و نمودارها برای تسهیل در فهم قرائن مختلف مخاطبان است.
امروزه در روند رو به رشد و تکامل جوامع و ملل، فراهمکردن اطلاعات در زمینههای گوناگون حیات آن جامعه، نیاز نخست اجتماعی و التزام دینی در میان امتهای اسلامی است.
تجزیه و تحلیل هوشمندانه دادهها و اطلاعات گسترده و نتیجهگیری درست از آنها، از ضرورتهای مهم طرّاحان و برنامهریزان عصر ماست. با اینهمه، ارائه مطالب در قالب جغرافیایی و اطلسی، دانشوران را توانا میسازد تا دادههای دهها کتاب و هزاران برگ گزارش فنّی و علمی را به راحتی دریابند.
فوائد جغرافیای تاریخی:
۱٫ زیباسازی؛ نقش جغرافیا در زیباسازی موضوعات مختلف مایه برقراری رابطه سریع میان متن و مخاطب میشود.
۲٫ بیان شاخصهها؛ جغرافیا نه تنها مکانیابی را به عهده دارد، بلکه شاخصهای توسعه جامعه در زمان گذشته یا حال را میشناساند و ویژگیهای خاص اقتصاد و فرهنگ و سیاست هر جامعهای را که در هیچ یک از مراجع دیگر گردآوری نشده، به شکلی ساده و گویا و دقیق عرضه میدارد.
به دیگر سخن، امکان دریافت سریع اطلاعات با روشی قیاسی (و مقایسه لایههای اطلاعات) انجام میگیرد.
۳٫ واقعنمایی؛ ارائه تصویر زنده و واقعی از وضعیّت بخشهای مختلف زندگی مردم در گذشته که سبب افزایش اطلاعات مخاطبان و دقّت هر چه بیشتر دانشمندان علوم انسانی خواهد شد.
۴٫ سیره گذشتگان؛ مکانها و آثار جغرافیایی شاهد گفتهها و کردههایی از پیامبر و امامان و یاران آنان و بزرگان اسلامی است. پس بسیار سزاوار است تأمل در آنها و چگونگی زندگی آنان، تا پیوند با رهبران دینی استوار بماند.
۵٫ درک منابع اصیل؛ فهم بسیاری از آیات و گفتار پیامبر و جانشینان او در گرو شناخت زمان و مکان زندگی آنان است. آگاهی به فضا و محیطی که آیه قرآن در آن نازل یا حدیث صادر شده است، کمک بزرگی در درک درست آنها خواهد بود.
۶٫ آشنایی با تمدّن اسلامی؛ آگاهی از جغرافیای تاریخی از نگره موقعیّت زندگی مسلمانان، به شناخت تاریخ و تمدّن آنان کمک شایانی خواهد داشت.
۷٫ پیام معنوی؛ آثار جغرافیایی در سیره رهبران دینی نشان واقعیبودن و جاودانگی آنان است. با شنیدن نام مِنا و صفا و مروه، کوه سَلع، چاه و مسجد سقیا و … پیامی دینی و معنوی در اذهان پدید میآید.
۸٫ زندهساختن تاریخ؛ با وجود دگرگونی حالات و تغییر اوضاع در گذر روزگار، نابودی نشانههای تاریخی آسیبهای زیانباری بر زوایای تاریخ و روند عمومی آن میزند، به گونهای که به تحریف بسیاری از رخدادهای مهم تاریخی میانجامد.
جغرافیای تاریخی در پاسداری از آثار و شواهد، نشانههای تاریخی، نامگذاریها، ظرایف و جزئیات تاریخی، نیز مرزبندیهای کلّی و جزئی سودمند است و مانع ابهام در فهم تاریخ یا سادهانگاری آن میگردد.
۹٫ کمک به استنباط احکام شرعی؛ توجّه به جغرافیای آثار مرتبط با رخدادهای تاریخی که به گونهای با دستورات عملی دین پیوند دارد، در دقّت و استنباط فقیهان مؤثّر است. در احکامی مانند حجّ، اراضی خالصه، احکام مسافر و… این نکته به خوبی دیده میشود.
بارزترین دستاورد موسسه «اطلس تاریخ شیعه»، پروژه بزرگ اسلامی و ملی «اطلـــــس تاریــــــخ اسلام» است.
این طـــــــرح در قالبی بدیــــــع و محتوایی جامــــــع و جـــــذاب، از همان آغاز تأسیس این مجموعه علمی شکل گرفته است. بهرهگیری از نقشهها و تصاویر ماهوارهای و نیز ارائه جدولها و نمودارهای محتوایی و آماری، از جمله ویژگیهای بارزی است که شاید بتوان گفت به عنوان اولین مجموعه تاریخی با نگاهی جغرافیایی و منطبق با اطلاعات روز تدوین میشود.
اطلس تاریخ اسلام گامی است در راستای ارائه گزارههای تاریخی همراه با رویکرد جغرافیای تاریخی.
پس از بررسیها و رایزنیهای بایسته، هسته نخستین طرح اطلس در اوایل اردیبهشت ۱۳۸۲ بدین شکل پیریزی شد:
۱٫ رویکرد تاریخ نگارانه (بیان گزارههای تاریخی یا رویدادنگاری)
۲٫ نگارش فراگیر زمانی و مکانی (نگاه به فضای حاکم بر گزارههای تاریخی به معنای گسترده آن)
با توجّه به این که منابع و روش کار در هر بخش متفاوت بود، تولید محتوا نیز با همین تناسب، تفکیک، سپس کار آغاز شد.
به دلیل گستردگی طرح، نخست پیشبینیهای ساختاری برای کل طرح انجام، آنگاه در بخشهای جداگانه با اولویّت تاریخی بدین شرح زمانبندی شد:
بخش یکم : بسترها و زمینه ها
بخش دوم: آخرین فرستاده (عصر زندگانی پیامبر اکرم(ص))
بخش سوم: دوران امیر مؤمنان علی (ع)
بخش چهارم: دوران امام حسن و امام حسین(ع)
بخش پنجم: دوران امام سجاد، امام باقر و امام صادق(ع)
بخش ششم: عصر امام کاظم،امام رضا و امام جواد (ع)
بخش هفتم: عصر امام هادی،امام عسکری و حضرت حجّت(ع)
به دنبال تعیین ساختار کلی اطلس، کار بر روی بخش یکم و دوم مجموعه، به طور متمرکز شروع شد.
مجموعه اطلس تاریخ اسلام ؛ اثری متقن، نو و مفصل است که در آن با استفاده از منابع اصلی تاریخ و جغرافیای تاریخی اسلام به رخدادهای مربوط به آن پرداخته شده است.
در این کتابها، تاریخ اسلام در قالب شرح حال نگاری و وقایع نویسی تدوین شده است. وجود تصاویر و عکس نقشه های ماهواره ای و جدول های متعدد در کنار متنی علمی و دقیق، در دریافت قرائن گذارههای تاریخی کمک شایانی نموده است.
دقت در نقطه یابی نقشه ها و تطبیق اماکن تاریخی با نقاط امروزی، کاری بس دشوار و زمانبر که باعث کاربردی شدن هرچه بیشتر این کتابها شده است.
و استفاده از منابع دست اولی تاریخ اسلام، به اتقان و وزانت و جامعیت آن افزوده است.
بخش گاهشمار رویدادها، در یک نگاه سریع به رویدادهایی که به طور عمده در کتابها بدان اشاره شده میپردازد. ضمن اینکه در پینوشت صفحات سمت چپ کتاب، به سال وقوع رویدادهای متن (بر اساس هجری قمری) اشاره شده تا خواننده به آسانترین شکل ممکن به رویدادهای تاریخی هر سال دست یابد.
کتابنامه تفصیلی و زیبا از منابع و مصادر، زینت بخش صفحات پایانی کتاب شده که شکل ارائه آن ممتاز و جالب است.
پیشینه شناسی (منبعیابی)
منابع اصلی رویدادنگاری و گزارههای تاریخی، متون کهن تاریخنگاران مسلمان بود، نیز برخی پژوهشهای معاصر به طور خاص مورد توجه قرار گرفت. بدین جهت به بازبینی منابع (قدیم و جدید) نیازمند بودیم.
بررسی ابعاد زمانی و مکانی گزارههای تاریخی نیز به دلیل گستردگی دامنه موضوعات مرتبط با آن، جمع آوری منابع تخصّصی ریز موضوعات را بایسته میساخت که در مدت حدود یک سال انجام شد؛ هر چند این منبعیابی در طول سالهای پسین نیز با بهرهگیری از کتابها و مجموعههای جدید دنبال شد.
در گام نخست، عناوین بیش از ده هزار کتاب در موضوعات تاریخ اسلام، تاریخ تشیع، جغرافیای عمومی، جزیرة العرب، عراق، شامات، ادبیات عرب، فرهنگ و تمدّن، انساب و قبایل، سیره و تراجم و… شامل منابع کهن و نو را بررسی کردیم.
در این مرحله از برخی مجلّات تخصصی همچون مجلة العرب، التُراث العربیّ، المجلة العربیّة و… نیز مدد جستیم؛ آنگاه کتابها و مجلات یاد شده، بر اساس ریز موضوعات مرتبط با طرح، دستهبندی و پس از بررسی کامل، منابع نهایی برای آغاز کار تعیین شد.
ساختار موضوعات
برای بهرهگیری شایسته از منابع، ایجاد ساختار جزئیات مباحث بایسته بود که این مرحله با دقّت و وسواس خاصّی پیکربندی شد. با توجه به ساختار ویژه و بدیع این اطلس، تدوین محتوای آن بر اساس ساختاری که پیشتر تعیین شده بود، به دقّت و تتبع و تلاشی مضاعف نیاز داشت.
افزون بر این، یافتن منابع درخور اعتماد درباره بعضی موضوعات، با دشواری بسیاری همراه بود، حتّی گاه علیرغم کوشش فراوان، هیچ مدرک و سندی به دست نمیآمد و زمان و توان قابل توجّهی بدون کسب نتیجه از دست میرفت!
در برخی بخشها مانند مبحث جغرافیا (جلد یکم) ساختار اطلس با تفصیل و دقّت بیشتری شکل گرفت و در بخشهایی همچون تبار، نوآوری ویژه سبب شد تا فراوانی مطالب و درختوارههای انساب، ساختار منسجم اطلس را ناهمگون نسازد.
درباره بخش دوم که به زندگانی رسول خدا(ص) میپردازد، در کنار گزارههای تاریخی، پیوستهای مرتبط با زمان و مکان آن گزارهها استخراج شد تا با جستاری در منابع بازبینی شده، کامل گردد. این مرحله به دلیل کمبود یا نبود منابع، از سختترین مراحل کار بود.
رویکرد بخش تدوین گزاره های تاریخی
تدوین گزارههای تاریخی صِرف که به طور عمده از آغاز زندگانی پیامبر اسلام(ص) شروع میشود، شیوه ویژهای را میطلبید. عناصر زیر بیانگر رویکردهای این مرحله است:
أ. استناد به منابع اصیل
واقعهنگاری در این مجموعه، با استناد به منابع اصلی تاریخی انجام شده است؛ هر چند از برخی پژوهشهای معاصر مانند اثر ارزشمند الصحیح من سیرة النبی الأعظم به قلم علّامه سیّد جعفر مرتضی عاملی، نیز بهره گرفتیم.
ب. روشمندی واقعهنگاری
تدوین مطالب تاریخی، به روش واقعهنگاری صِرف است، نه تحلیلی یا ترکیبی از آن دو؛ با این حال گاه ناگزیر و کوتاه توضیحاتی آمده است. همچنین این روش سبک دانشنامهای (دایرةالمعارفی) موضوعی دارد و از سبک حماسی و ادبی دوری جستهایم.
ج. تناسب با ساختار اطلسی
اطلسی بودن طرح به طور طبیعی الزامات خاص خود را میطلبد، یعنی نباید مؤلفههای نوشتاری از شاخصهای دیداری افزونتر باشد؛ از این رو کوشیدیم تا نبودِ شناسههای دیداری در برخی رویدادهای تاریخی، به انسجام کلّی مجموعه آسیب نرساند.
رویکرد بخش ابعاد زمانی و مکانی اطلس
بی تردید بیشترین نوآوری در این اطلس، ارائه ساختار زمانی و مکانی رویدادهای تاریخی است که در یک تقسیمبندی کلی، در سه مرحله شکل گرفته است:
۱٫ تدوین توصیفات اطلسی (توصیفات زمانی و مکانی).
۲٫ آماده سازی نقشههای متناسب با آنها.
۳٫ فراهم آوردن تصاویر متناسب با آنها.
تدوین توصیفات اطلسی (توصیفات زمانی و مکانی)
در تولید یک اطلس تاریخی، یافتن توصیفات دقیق از منابع معتبر، نخستین و مهمترین گام و تتبع، دقت و مطابقت این توصیفات با نقشهها و تصاویر مورد نظر بایسته است.
برای رسیدن به این هدف، کتابهای کهن و نوی بسیاری بازبینی و بر اساس منطقه جغرافیایی، موضوعبندی شد تا بهرهگیری از آن آسان گردد.
تهیه نقشههای متناسب با توصیفات اطلسی
اطلس بودن این اثر، ارائه توضیحات حجیم در یک خروجی کمحجم و دیداری را بایسته میسازد که یکی از مهمترین آنها نقشه است؛گاه اطلاعات بسیاری، حتی به اندازه یک کتاب را در یک نقشه میتوان گنجاند. بر اهل فن پوشیده نیست که برای تعیین یک نقطه در نقشه، چقدر باید دقّت و مطالعه کرد؛ هر چند همه نقشهها از این نظر یکسان نیستند.
برای نمونه، در مورد نقشه «پراکندگی قبایل و منازل مکّه به هنگام ظهور اسلام» و نقشه «پراکندگی قبایل یثرب به هنگام ظهور اسلام» میتوان ادعا کرد که بینظیر و استثنایی است.
دشواری و پیچیدگی تهیه چنین نقشههایی، دقت بسیار و توجّه به تمام ابعاد دیگر این دو شهر را میطلبید که با تلاش تهیهکنندگان نقشهها، با ضریب خطای بسیار اندکِ نشانهها (حداکثر چند متر) فراهم شد.
برای یافتن یک توصیف دقیق جغرافیایی که بر اساس آن، نقطه مشخصی را بتوان معین کرد، عبارتهای متعدّدی از متون کهن و نو و شواهد تاریخی بسیاری دیده شد و گاه نیز کار میدانی با حضور در نقطه مورد نظر انجام گرفت.
درترسیم نقشه «پراکندگی قبایل و منازل مکّه به هنگام ظهور اسلام» از تحقیقات ارزشمند پژوهشگر معاصر عبدالملک بن عبدالله بن دُهَیْش محقق کتاب اَخبار مکّه فاکهی بهره فراوان گرفته شد؛ با این حال گاه تعدیل یا اطلاعاتی بر آن افزوده شد. ضمن آن که تحقیقات ایشان مربوط به دوره عباسی است (که فاکهی وصف آن را میآورد) و تطبیق آن با عصر رسول خدا(ص) دشواریهایی داشت و دقّت خاصی میطلبید.
همچنین در تهیه نقشه «پراکندگی قبایل یثرب به هنگام ظهور اسلام» نیز تطبیق توصیفات متون قدیمی با وضع محلهای امروز مدینه کاری دقیق و دشوار بود. به طور کلی جغرافیای تاریخی مدینه، پرحجمترین بخش اطلس را شکل میدهد که به دلیل وجود آثار و اماکن بسیار در این شهر، مورد توجه پژوهشگران تاریخ صدر اسلام می تواند باشد.
گفتنی است کوشش های رایانهای ویژهای که برای بازسازی تاریخی برخی نقشهها مانند نقشه پراکندگی قبایل مکّه و قبایل یثرب انجام شد، به آنها جلوهای ممتاز بخشیده است.
در نگاهی کلی ویژگیهای نقشههای اطلس از این قرار است:
۱٫ دقّت فراوان
یکی از مهمترین ویژگیهای نقشههای اطلس تاریخ اسلام دقت و پرهیز از تقریب و تخمین است.
در واقع یکی از کاستیهای بزرگ در بسیاری از نوشتههای جغرافیای تاریخی اسلام، نبود بهرهگیری از نقشههای مناسب، دقیق و با اسلوبهای علمی است. این مشکل در نوشتههای کهن توجیهبردار است، امّا در نوشتارهای معاصر، به هیچ روی پذیرفتنی نیست و نیاز پژوهشگران را برآورده نمیکند.
در آثار ارزشمندی مانند کتابهای جغرافیای تاریخی و سفرنامههای پژوهشگر معاصر عاتق بن غیث بلادی، نیاز به وجود نقشه به شدّت حس میشود. بیشتر نقشههای موجود در کتابهای ایشان دستی است و دقّت و کیفیّت مطلوب را ندارد. برخی نقشهها نیز از منابع دیگر گرفته شده که با متن مؤلف به طور کامل منطبق نیست.
نوشتههای ارزشمند پژوهشگر معاصر حَمَد الجاسِر اندکی بهتر است؛ امّا بهرهوری ناچیز از نقشهها در آثار ایشان کاملاً به چشم میخورد. نگاشتههای پژوهشگرانی همچون عبدالله بن محمّد بن خمیس و سَعْد بن جُنَیْدل نیز بدون نقشه و تصویر است.
شاید اطلس تاریخ الاسلام نوشته حسین مونس را به لحاظ بهرهمندی از نقشههای بسیار بتوان متمایز دانست، با این حال دقیق نبودن شماری از نقشهها از ارزش آن کاسته است.
این مشکل در برخی آثار نقشهای که به طور مستقل و موضوعی کار شده نیز دیده میشود.
-
نشانههای جغرافیایی بسیاری از نقشهها بر اساس گمانهزنی است و ارزش علمی و جغرافیایی ندارد.
-
نشان دادن راهها و مسیرهای حرکت و مرزهای قبایل و مناطق نیز عمدتاً به همین شکل و بدون دقتهای تاریخی و جغرافیایی آمده که مبنای پژوهش و تحلیل مراجعه کنندگان نمیتواند باشد.
بر این اساس، نقشههای مجموعه اطلس تاریخ اسلام را به رغم گستردگی حجم موضوعات آن، بینظیر یا کمنظیر میتوان دانست؛ چون نشانهها به گونه دقیق و گویا ثبت شده و هر جا که در مطالعات توصیفی، نقطه مطمئنی یافت نشده، به تقریبی بودن آن اشاره شده است.
نشانهگذاری در نقشههای دقیق و غیرتقریبی به تناسب مقیاس نقشه، گاه در حد بسیار ناچیز (شاید تنها در حد چند متر) تخمینی است که با توجه به مقیاس نقشه، طبیعی و چشمپوشیدنی مینماید.
ترسیم خطوط راهها و پیچ و خمهای مسیرهای حرکت در این نقشهها کاملاً دقیق، غیرتخمینی و واقعی است. در ارائه مرزهای قلمرو قبایل و مناطق نیز این دقت رعایت شده است.
۲٫ استفاده از تصاویر ماهواره ای
یکی از امتیازات بزرگ نقشه های این اطلس، انطباق آنها با تصاویر ماهوارهای است که جزئیات را به شکلی واقعی تر و ملموس تر نشان می دهد. از جمله مهمترین این ماهواره ها میتوان به ماهواره سپهر و پایگاه NASA اشاره کرد.
۳٫ ارائه مختصّات جغرافیایی
برای تعیین دقیق نقاط مورد بررسی در نقشهها، از این مختصات جغرافیایی استفاده شده است:
طول، عرض، ارتفاع از سطح دریا و فاصله از نقطهای که با موضوعِ نقشه مرتبط است (مقصود از آن در بیشتر موارد، فاصله مستقیم است.)
در تعیین این مختصات غالباً از اطلاعات GPS ماهوارهها استفاده شده است که هدف از آن، امکان تطبیق مختصّات نقشهها برای همه مخاطبان است.
۴. بهرهگیری از مقیاسهای مختلف
هدف مجموعه، انتقال آسان و در عین حال دقیق دانستنیهای جغرافیایی به مخاطبان عام و خاص است، از اینرو در نمایاندن این اطلاعات، گاه از تصاویر ماهوارهای و نقشههای متعدد با مقیاسهای گوناگون، گاه نیز از تصاویر سه بعدی (۳D) استفاده شده است.
۵. پیچیده نبودن نشانه ها
در تنظیم نقشهها سعی بر این بوده است تا برای بهره مندی بهینه همگانی از علائم ساده کمک گرفته شود.
۶. جداسازی نامهای قدیم و جدید
یکی از نکات مهمی که در بسیاری از نقشهها از آن غفلت میشود، تفکیک نامهای کهن از تازه است. رعایت این مهم از دشوارترین بخشهای تهیه نقشههای تاریخی این مجموعه بود. به لحاظ اصل قرار دادن نامهای قدیمی، این اسامی بدون نشانه آمده و نامهای نو، درون دو قلّاب [ ] قرارگرفته است.
تهیه تصاویر متناسب با توصیفات اطلسی
از دیگر امتیازات اطلس تاریخ اسلام، بهرهگیری از تصاویر فراوان و مناسب هر بخش است.
در این مجموعه برخلاف بسیاری از اطلسهای موجود که تنها نقشه دارد، برای ملموس ساختن توصیفات جغرافیایی از مؤلفه دیداری تصویر نیز استفاده شده است.
در برخی موضوعات، تنوع بسیار در ارائه تصاویر، بدین جهت است که فضای رخداد تاریخی مورد بحث و آثار و اماکن وابسته به آن، از زوایای گوناگون نمایانده شود.
در این اطلس، استفاده از تصاویر قدیمی به طور ویژه مورد توجه بوده است؛ گاه ارزش تاریخی تصویری قدیمی سبب شده که به رغم نبود کیفیت، درج شود!
همچنین افزودن زیرنویسهای توضیحی و دقیق برای تصاویر و تطبیق جایگاه تصویر با شرایط موجود، از امتیازات این مجموعه به شمار میرود.
شاید اندک نباشند افراد درس خوانده، حتّی پژوهشگرانی که هنوز «شِعب أبیطالب» را تبعیدگاه پیامبر(ص) و بنیعبدالمطلب و دور از خانههای ایشان میدانند، در حالی که این شعب همان محل سکونت آنان بود.
یا حجاز را با پیشوند صحرا به کار میبرند؛ با آنکه حجاز در اصل نام کوهستان است و در آن منطقه صحرایی وجود ندارد!
نیز شاید کم نباشند کسانی که وجود حیواناتی مانند شیر و میمون در شبهجزیره هنگام ظهور اسلام و میوههایی چون موز و انگور و انار در نزدیکی مکّه (منطقه طائف) یا وجود دهانههای آتشفشانی و زمینهای پوشیده از گدازههای فرسایش شده در اطراف مدینه یا وجود مناظر کوهستانی چشمگیر در یمن و بارش برف در برخی مناطق آن یا همسایه بودن عمرو بن عبدود با خانه پیامبر(ص) یا اندازه واقعی قبرستان بقیع در صدر اسلام که با اندازه فعلی آن بسیار متفاوت بوده، و دهها نمونه دیگر از این دست برای آنان عجیب و باور نکردنی باشد.
در اذهان بسیاری از افراد، به دلیل کمبود مطالعات خاص درباره شرایط زمانی و مکانی رویدادهای صدر اسلام، تصورات غیرمطابق با واقعیات نقش بسته و گاه این تصورات فراگیر شده و به خطای عمومی یا غلط مشهور تبدیل گشته است!
واقعیت این است که درباره شرایط زمانی و مکانی رویدادهای صدر اسلام، چنانکه سزاوار است، مطالعات دقیق و مستند صورت نگرفته است. بسیاری از پژوهشگران معاصر برای مطالعه دراین زمینه (به ویژه در مسائل جغرافیایی) کتابهایی همچون« مُعْجَم البُلدان» رامیخوانند که به رغم ارزشهای انکارناپذیرش، کاستیهایی نیز در آنها هست.
بسیاری از مطالب، گزارشی است و به ویژه با شرایط زمان تألیف این کتابها، مشکلاتی همچون خطاهای بر آمده از استنساخ پدید آمده و نتیجهاش ورود اطلاعات نادرست در قلمرو تعابیر و واژههاست؛
آری در توصیفات جغرافیایی نقلی نباید انتظار دقت و ظرافت در یادکردها را داشت!
گاه خواننده در این گزارشها تصویر روشنی دریافت نمیکند و از تطبیق آن با وضعیّت حال ناتوان میماند. بیان مسافتها و مراحل و منازل در برخی توصیفات به قدری آشفته و مبهم است که به آن نمیتوان اعتماد کرد.
قدمت این توصیفات، اشکال دیگری است که پژوهشگر را از هدف پژوهش خود دور میسازد. بسیاری از توصیفات کهن، با گذشت زمان دچار تغییرات شده است، هم از جهت تطبیق جغرافیایی، هم از جهت نامگذاری مناطق.
بسیاری از محققان معاصر برای بیان یک توصیف جغرافیایی، به گزارش «معجم البلدان» و مانند آن بسنده کرده و بدون هیچ اشارهای به موقعیت امروزی مکان، از آن میگذرند. این امر سبب میشود پژوهشگر از شواهد اثرگذار بر تحلیلهای تاریخی محروم شده و همواره به رویدادهای تاریخی در تار و پودی از زمان و مکان بنگرد که ساخته ذهن و متأثّر از محیط خود اوست.
اطلس تاریخ اسلام رویکردی نوگرا در پرداختن به ابعادی دارد که پیش از این چندان مورد توجه نبوده و بر آن است که تأثیر آنها را به گونه شایسته برجسته سازد.
از این رو مخاطبان اصلی این مجموعه، پژوهشگران عرصههای تاریخ اسلام، تاریخ قرآن و حدیث، شناخت زندگی و سیره پیشوایان اسلام، مذاهب و فرقههای صدر اسلام، قبایل و انساب صدر اسلام، حتی پژوهشهای فقهی و رواییاند. از این نگره، آن را نگاشتهای تخصصی میتوان برشمرد.
از سوی دیگر، سادگی و روانی مطالب و ساختار بسیار روشن، متنوّع، گیرا و به دور از پیچیدگی این اطلس به گونهای است که آن را برای عموم خوانندگان نیز فهمپذیر میسازد.
جلد نخست مجموعه اطلس تاریخ اسلام، به بسترهای ظهور اسلام میپردازد. در این زمینه اجمالاً اوضاع جهان در عصر ظهور، آنگاه تفصیلاً شبهجزیره عربستان، مهد پیدایش اسلام بررسی شده است.
بیان ویژگیهای شش امپراتوری و تمدّن بزرگ جهان در عصر ظهور اسلام بخش یکم و بیش از یک پنجم جلد نخست است.
بخش دوم بسترهای پیدایی اسلام و بررسی شبهجزیره عربستان است که بُعد جغرافیا با دو تقسیم «جغرافیای طبیعی» و «جغرافیای انسانی» در جلد نخست میآید.
نخستین فصل جغرافیای طبیعی درباره ناهمواریهای شبهجزیره است. در آغاز این بخش، نقشه دقیق و تفصیلی کوههای شبهجزیره به همراه تصاویر زیبا و متنوّع از این مناطق، اطلاعات ارزشمندی را در بردارد. جدول و نقشهای که برای کوههای مکّه و مدینه آمده است تا حد زیادی جامع و دقیق است.
فصل پسین، اطلاعرسانی دقیقی درباره حرّههای شبهجزیره است که از دقیقترین نقشههای جلد نخست و بر اساس مطالعات فراوان فراهم شده است. تصاویر و نقشههای ماهوارهای تکمیلی نیز بسیار گویاست.
یک فصل نیز به صحراهای شبهجزیره اختصاص دارد که با نقشهها و تصاویر سودمند همراه است.
درباره معادن شبهجزیره، اطلاعات و تصاویر اندکی در دسترس بود؛ با این حال تمام توصیفات نقشه و جدول، به متون تاریخی مستند است.
فصل نسبتاً مفصّلی به آب و هوای شبهجزیره میپردازد که از متن فصلهای پیشین، پرحجمتر است. نقشه چاههای تاریخی مکّه و مدینه از نقشههای کم نظیر این مجموعه به شمار میرود که به همراه تصاویر بسیار گویا، ارزشی دوچندان یافته است.
در فصل وادیهای شبهجزیره، فقط نقشه مهمترین وادیها نشان داده شده که به دلیل مقیاس آن و محدودیّتهای موجود است. نقشه وادیهای مدینه نیز بر پایه بررسی شواهد فراوان تهیه شده و دقیق است.
درباره پوشش گیاهی شبهجزیره، نقشه بزرگ آغاز فصل را نقشه پوشش گیاهی شبهجزیره نمیتوان دانست و تنها به جهت تطبیق و نشان دادن مناطق طرح شده در متن این فصل، سامان یافته است.
در فصل زندگی جانوری در شبهجزیره به دلیل محدودیت اطلاعات تاریخی تهیه و تنظیم نقشه میسّر نبود و تنها به معرّفی حیوانات شبهجزیره و بررسی برخی از آنها پرداخته شد.
در بخش جغرافیای انسانی شبهجزیره نقشهای که در این قسمت آمده، بر اساس مطالعات بسیار رسم گردیده و به نظر تهیهکنندگان آن، به رغم ابهامات و اختلاف نظراتی که در منابع گوناگون وجود دارد، دقیق و درخور اعتماد است.
نقشه راههای شبهجزیره واقعی بوده و بر اساس تعیین مکان منزلها و اتصال تخمینی آنها به یکدیگر نیست. نقشه راه مکّه به اُبُلّه (دَرْب المُنَقّی) با تصویر ماهوارهای دو صفحهای، نیز تصویر چهار صفحهای راه مکّه به حیره (دَرْب زُبَیْده) از قسمتهای جالب توجه این فصل است.
در فصل بعد به شهرهای شبهجزیره پرداخته شده است. مکّه نخستین شهری است که در این فصل به تفصیل درباره آن سخن رفته است. نقشههای بدیع و متناسب با موضوعات، جلوهای ممتاز به وقایعنگاری تاریخ مکّه داده است. در تنظیم نقشه حرکت سپاه ابرهه از صنعاء به مکّه، افزون بر بهرهگیری از منابع موجود، در پارهای از بخشهای مسیر، با توجه به شمار سپاه و چگونگی حرکت آن، بازنگری شده است.
نقشه بازسازی شده ۳D بافت مکّه به هنگام ظهور اسلام را بی تردید باید از بهترین نقشه های اطلس تاریخ اسلام دانست که زمان و دقّت بسیاری برای آماده سازی آن صرف شده است. در تعیین موقعیّت خانه ها و تطبیق آن با شرایط امروز، احتمال خطا فقط در حدّ چند متر است که از لحاظ دید جغرافیای تاریخی بسیار ارزشمند است.
تصاویر شگفت انگیز خانه حضرت خدیجه (زیستگاه رسولخدا(ص) و زادگاه حضرت زهرا) که در حفّاریهای توسعه مسجدالحرام گرفته شده، زینتبخش صفحه پایانی فصل مکّه است.
یثرب یا مدینه شهری است که پس از مکّه و با همان تفصیل به آن پرداخته شده است. تهیه جدولهای این بخش به ویژه درباره قبایل و آطام، زمان بسیاری را برد و آنها را از جدولهای ارزشمند کتاب میتوان دانست.
تهیه نقشه کلّی و اختصاصی قبایل مدینه، زمان و دقّتی مضاعف میطلبید که به توفیق الهی انجام شد. تصاویر این قسمت، مجموعهای منظم و با ارزش را شکل داده که برخی در مطالعات میدانی و با حضور پژوهشگران این اثر در این شهر مقدس فراهم گشته است.
فصل متعلّق به طائف، آخرین فصل جغرافیای انسانی و جزء پایانی جلد یکم است که با وجود حجم کمتر نسبت به دو فصل مکّه و مدینه، از دقّت و تنوّع دیداری شایانی برخوردار است.
جلد دوم و سوم کتاب اطلس تاریخ اسلام اختصاص دارد به عصر زندگانی آخرین فرستاده خدا حضرت محمد(ص).
این عصر از سه بخش زیر پدید آمده است:
بخش یکم: حضرت محمد(ص) از ولادت تا بعثت
بخش دوم: حضرت محمد (ص) از بعثت تا هجرت
بخش سوم: حضرت محمد (ص) از هجرت تا رحلت
جلد دوم به بخش یکم و بخش دوم و قسمتی از بخش سوم (از هجرت رسول خدا(ص) تا پیش از نبرد اُحُد در سال سوم هجری) پرداخته است و جلد سوم نیز رویدادهای نبرد اُحُد تا رحلت پیامبر(ص) را پوشش خواهد داد.
گزارههای تاریخی بر پایه منابع اصیل و متعدد سیره نبوی و تاریخ عمومی گرد آمده و تلاش بر آن شده تا از بالاترین دقت ممکن برخوردار باشد.
این گزارهها در بخش یکم (رویدادهای پیش از بعثت) اندک بوده و به طور طبیعی حجم کمی از جلد دوم را دربرگرفته است.
پیوستهای جغرافیایی معمولا در چارچوبهای رنگی، از گزارههای تاریخی (متن اصلی کتاب) متمایز گشته تا خواننده را در تفکیک گونههای مطالب یاری دهد.
جدولها نیز بار دشوار ارائه مطالب بسیار در حجمی اندک را بر دوش گرفتهاند تا دسترسی به موضوعات متنوع و یادسپاری آن آسان گردد.
از جدولهای بخش یکم که زمان و دقت بسیاری را میطلبید میتوان به جدول تبار حضرت مُحمّد(ص) و شخصیت و زندگانی عبدالمُطّلب اشاره کرد.
تصاویر ۳D خانه حضرت خدیجه و بافت شهری مکه بر اساس مدارک اطمینانبخش و دقت در برخی شواهد پدید آمدهاست و میتوان آن را از جهاتی ممتاز دانست.
ارائه تفصیلی آگاهیهای مربوط به برخی از موضوعات مانند غَزّه و بُصْریٰ بدینخاطر بوده که خواننده در فضای کامل محیطهای متفاوت قرار گیرد.
پارهای از صفحات این جلد، همچون جلد پیشین با تصاویر قدیمی زینت یافته که کیفیت پایین برخی از آنها مانع از بهرهگیری از این تصاویر باارزش تاریخی نگشت. از تصاویر جالب در بخش یکم میتوان به تصاویر قدیمی شهر غَزّه، مقبره عبدالله و مَوْلِدالنبی اشاره کرد.
نگارههای کهن نیز با قدمتی بیش از تصویر عکاسی، در ترسیم فضای تاریخی نقش دارد. از نگارههای بخش یکم میتوان به نگاره مَوْلِدالنبی و بُصْریٰ اشاره کرد.
بخش دوم کتاب به رویداد مهم بعثت و سالهای دشوار پس از آن در مکه میپردازد.
درباره بخش دوم کتاب میتوان از نگارههای معجزه شَقّالقَمَر، بندر قُلْزُم، بندر جُدّه و گورستان حجُون یاد کرد. چنانکه تصاویر تاریخی ارزشمندی چون تصاویر حجون، کوه صَفا و بیتالمقدس را در خود گنجاندهاست.
از نقشههای ممتاز بخش دوم به نقشه مسیر مکه ـ طائف و از جدولهای دقیق و پرمضمون این بخش به جدول زندگی و شخصیت ابوطالب و حضرت خدیجه، جدول سرسختترین دشمنان اسلام، مهاجران حبشه و بیعتکنندگان پیمان عَقَبه میتوان اشاره کرد.
بخش سوم کتاب، هجرت رسولخدا(ص) از مکه به مدینه و رویدادهای سالهای نخستین پس از هجرت را در خود گنجانده است. موضوعات پراهمیتی چون شکلگیری جامعهای نو، پیمانهای اجتماعی مدینه، پیمان با یهود و نحوه مقابله با پیمانشکنان و چگونگی مدارای پیامبر با دشمن متکبر مکی و سرانجام جنگ ناگزیر بدر و شکستهشدن هیمنه قریش و رویدادهای پس از آن تا آستانه نبرد احد، این بخش از کتاب را پدید آورده است.
نقشه هجرت رسولخدا(ص) از مکه به مدینه در ابتدای بخش سوم کتاب را از دقیقترین نقشههای کتاب میتوان دانست که برای دقت در جزئیات و دسترسی به شواهد تأییدکننده آن، ماهها زمان صرف شد. نقشههای ممتاز دیگر عبارتند از: نقشه مسجد نبوی، نقشه غزوه ذوالعُشَیْره، نقشه مسیر مسلمانان از مدینه تا بدر و از بدر تا مدینه، نقشه نبرد بدر، نقشه سریه قِرَدَه و … .
از تصاویر قدیمی درخور توجه در بخش سوم به تصاویر منطقه و مسجد قُبا، بنای مَبْرَکُ الناقه در مسجد قُبا، مسجد جُمُعَه ، خانه سَعْد بن خَیْثَمه و کُلْثُوم بن هِدْم و مسجد عَرَفه، خانه ابواَیّوب انصاری، مساجد مُصَلّا، چاه و مسجد سُقْیا و … اشاره کرد.
نگارههای ممتاز این بخش نیز عبارتند از: نگاره مسجد قُبا، ساخت مسجد نبوی، مسجد غَمامه، دو نگاره نبرد بدر و مسجد قِبْلَتَیْن.
جدولهایی چون جدول نمازگاههای رسولخدا(ص) و جدول ازدواج امیرمؤمنان علی(ع) و حضرت فاطمه نیز از قسمتهای جالب توجه این بخش به شمار میرود.
[contact-form-7 404 "Not Found"]